Helen and I



 

14 آبان نامه من، با اندکی تاخیر

مقدمه:

مدرسه، این هفته کلا رو هوا بود. به دلاییل سیزده آبان، المپیادهای مختلف ورزش و. و نمایشگاه ریاضی.

رو هوا بودن، در حدی که سر کلاس ادبیات، نوبت خوندن من که تموم میشد منتظر می شدم نفر پشت سریم بخونه، و با یه سر برگردوندن می فهمیدم کل چهار ردیف پشت سرم خالیه.

13 آبان، نصفمون راه پیمایی بودن، نصفمون غرفه های نمایشگاه ریاضی مدرسه رو می چرخوندن، و یکی از بچه ها فقط صبح اومد سلام کرد کیفشو گذاشت تو کلاس، و ظهر خداحافظی کرد کیفشو برداشت :|

بگذریم که فوایدی هم داشت. از جمله منو باز بودن صندلی ها، و نشستن هر جایی که دلمون می خواست. همه عقده های ته نشستن من در این چند روز خالی شد. خیلیم مزه  داد.

فایده بعدی، کم بودن درس و مشق ها و بود. و البته، غیبت های بسیار معلمان و کتاب خواندن سر کلاس را نیز می توان از فوایدش نام برد. انگار این دوروزه موتور کتابخوانیم که تابستون زنگ زده بود، روشن شد.


بدنه:

از مقدمه چینی که بگذریم، میرسیم به دلیل انتخاب این عنوان. آقا، من خیلی از  المپیاد ورزشی انتظار داشتم. هر اوتاکویی می فهمید موقع نمایش اسکیت، جو زدگی یوری آن ایس گونه(نام یک انیمه درباره اسکی روی یخ) به بنده دست داده بود، و انتظارم از المپیاد ورزشی، حداقل بخش اسکیتش این بود:

همه نشسته روی صندلی ها توی سالن ورزشی، دو نفر با اسکیت های آماده و تیز، ژست آغاز گرفته اند و لباسهایشان چشم آدم را کور می کند. ناگهان نور رویشان می افتد، آهنگ پس زمینه پخش می شود و آنها با ظرافت و لذت شروع به حرکت می کنند. همه محو و غرق در سکوت هستند، و زمزمه بین بچه ها می پیچد.

و چیزی که واقعا دیدم، این بود:

کف زمین حیاط نشسته بودیم، با زاویه ای که خورشید درست نیمکرده چپ مغزمان را می سوزاند و باد نیمکره راست را منجمد می کرد. دو دوست گرامی، اسکیت به پا و و بالباس مدرسه و کاور سفید :|! شورع کردند، و الحق کارشان خوب بود. مشکل.آهنگ پس زمینه بود که بدین شکل پخش میگشت:

دیننننگ دینگگ دینگگ چرققققق چرینگگ دینگدینگ دینگ دینگ.چریننننق!

دلیل آنهم موسیقی زیبا و باند خراب مدرسه بود :|

کارشان تمام که می شود، یکی از دو اجرا کننده تلپی روی زمین می افتد، و دیگری ژست پایان می گیرد و همزمان کمکش می کند بلند شود !

ری اکشن دانش آموزان سمپاد، به دو جناح است: جناح چپ، صلواتی محمدی و بلند ختم می کنند، چرا که خانوم مدیر بالای سرشان ایستاده.

جناح راست، دست و جیغ و هورا می کشند !

یکی از جالب ترین بخش ها هم این بود که خانوم ناظم، کسانیکه صلوات فرستادند را دعوا کرد :| به قول چیزهای ندیده و نشنیده!


نتیجه گیری:

واینجا بود که فهمیدم، اینجا ژاپن نیست. صدای مرا می شنوید از توکیو آباد یوکیا!


پانویس:چیزی که امروز زنگ پایان مدرسه ام را تکمیل کرد، یک گلدان مصنوعی گل ساکورا جلوی در مدرسه بود :)))

یه جورایی عاشق مسئولین مدرسه شدم :)

 

61ba4d261cc5fc7e8666ddee06b28ade


سلام به همه! هلن اینجاست، با یه پست وحشتناک و طومار-قد مثل این‌یکی[نوریاکی سوگیاما و.] فقط با این فرق که این بار میخوایم درباره شگفتی و زیبایی ای حرف بزنیم که اسمش هست . eve.

اول یه توضیح فسلقی بدم؟

شاید تا حالا به مفهومی به اسم ووکالوید، که معمولا با عکس یه دختر انیمه ای موآبی همراه میشه، رو به رو شده باشید و ندونسته باشید چیه. خب، نگران نباشید. چون منم هنوز دقیقا نفهمیدم.

چیزی که می دونم، اینه که ووکالوید احتمالا یه دستگاه/برنامه هست که میتونی بهش ملودی و متن آهنگ رو بدی و آهنگ رو با یه صدای روباتیک تحویل بگیری. این صداهای روباتیک معروف اسم دارن، که معروف ترینشون هاتسونه میکوئه. همون شخصیت موآبی دوگوشی که شاید عکسشو دیده باشید.

این آهنگ ها موزیک ویدئو و داستان و کلی تئوری هم دارن.

حالا اینو بذارید کنار.

یه سری افراد هستن به اسم اوتایته، که این آهنگا رو "کاور" می کنن، خودشون میخونن و گاهی اوقات براش انیمیشن، انیماتیک و موزیک ویدئو درست می کنن، و تو سایتی به اسم نییکودوگو آپلود می کنن، که معادل ژاپنی آپارات و یوتیوب هست.

اوتایته ها به عبارتی خواننده های اینترنتی و زیرزمینی ژاپنی هستن، و همیشه هم کاور نمی کنن و گاهی کارهای اوریجینال خودشون رو می خونن.

 

اوتایته ای که امروز میخوایم دربارش حرف بزنیم و من جدیدا در باتلاق شگفتیش گرفتار شدم، eve هست. (آدرس یوتیوبش)

e ve خواننده ای هست که همه آهنگاش معنی و مفهوم عمیقی دارن، و همه شون خوبن. یعنی امکان نداره شما تو کانالش آهنگی پیدا کنید که خوشتون نیاد!! مخصوصا که خیلیاشون موزیک ویدئوهای انیمیت شده خاص خودشونو دارن، که کیفیت انیمیت بعضیاشون بیشتر از اوپنینگ انیمه هاست *_* (و حدس بزنید چی؟ اکثر این موزیک ویدئوها رو یه نفر تنهایی ساخته!)

 

خب، حالا اگه میخواید بیشترین استفاده رو از ادامه این پست ببرید، پیشنهاد سرآشپز اینه:

 اول ویدئوها رو خودتون یه بار ببینید و کیف کنید. اگه متوجه چیزی نشدید، هیچ نگران نباشید! چون همه دفعه اول همینیم! همونطور که گفتم، آهنگای Eve خیلی عمیق و لایه لایه ان. برای فهمیدنش، میتونید بیاید تئوری و توضیحات من رو بخونید، بعد یه بار دیگه ببینید و این بار کیــف کنید، چون اینبار متوجه عمقش میشیدش D:

اون آهنگایی که خود آهنگشون خیلی خوب بودن رو اینجا آپلود کردم که میتونید بگوشید و دانلود کنیدشون.

پس بریم که داشته باشیم:

ادامه مطلب

از هرکی بپرسید میدونه چقدر تو شعر نوشتن ناتوانم.

حالا ببینید اوضاع چقدر خرابه که برای زدن حرفام بهش روی آوردم :)

 

ستاره ها روشن

پنجره ها باز

زمین ها خاکستری

گوش کردن به آواز

 

جیغ بلبل سبز

مثل صدای زنگ

پرت شدن حواسم

از بام بی رنگ

 

دهان کتاب باز بود

مثل بچه گنجشک ها

منتظر کربن و رسِ

نوک ِ مدادها

 

روزها در گذر

صفحه ها خالی

ذهن ها پُر از

پوشال شیمیایی

 

کتاب کاغذی و

کتاب نوری،

غبطه میخورند به

تست های تکراری

 

باران می‌چکد

پر سر و صدا، از آسمان

هنوز نرسیده، به خاک نم دار

زندگیش، ندیده پایان

 

گنجشک های یک لانه

پرنده های یک پر

از خانه پر زدند

همدیگر را

نوک می زدند

 

رنگ ها و نورها

بوها و شکل ها

مصرف می کنم از هر موادی

که پخش کند دنیا


چیزی که باعث میشه خیلی با آپولو همذات پنداری کنم اینه که می فهمم چه حسی داره که با کله پرت بشی تو دنیای فانی ها و همه قدرتهاتو از دست بدی، و بعدش برای coping mechanism و تحمل کردن اوضاع به سرودن هایکوهای بد روی بیاری!

آره دیگه خلاصه.

They say three is the charm. 

let's see how right they are :)

ادامه مطلب

آخرین جستجو ها